به گزارش مشرق، محمد ایمانی در مطلبی بمناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع) نوشت:
در روزگار امام محمد باقر (علیه السلام )، وقتی از حضرت خواستند قیام کند، امام، گلّه ای انگشت شمار را نشان داد و فرمود: اگر به تعداد آنها یار داشتم قیام می کردم...
سهل بن حسن خراسانی، در روزگار امام صادق علیه السلام از خراسان راه افتاد و ماه ها رنج سفر را به جان خرید و به محضر امام در مدینه رفت. اموالی را هم تقدیم و عرض کرد: چرا قیام نمی کنید در حالی که فقط در خراسان، صدهزار شیعه پا به رکاب دارید و اینها هم خمس وزکات آنهاست؟
حضرت سکوت کرد. سپس به اطرافیان فرمود در تنور، هیزم بریزند و روشن کنند. شعله ور که شد، به سهل فرمود "برو و در تنور بنشین" ... سهل به دست و پا افتاد. «مولای من! ...از من درگذرید». حضرت پذیرفت...
هارون مکّی وارد شد و سلام کرد. امام پاسخ گفتند و فرمودند: "ای هارون! در تنور داخل شو!". آتش زبانه می کشید. هارون اطاعت کرد؛ و درِتنور را گذاشتند....
«خراسان چه خبر؟ شیعیان ما چه می کنند؟». امام می پرسید و سهل پاسخ میداد، اما فکرش پیش هارون بود...امام از او خواست برخیزد و در تنور بنگرد.... هارون را دید که آرام در دل آتش نشسته .«ای سهل! در خراسان چند شیعه، این گونه اطاعت ما می کنند؟». سرش را پایین انداخت.
خاصیت غربالکنندگی، خاصیت انقلاب اسلامی آخر الزمانی است. محمّد بن منصور از پدرش، و او نیز از پدر خویش روایت می کند که امام جعفر صادق(ع) فرمود؛
«نه، به خدا سوگند آنچه که شما دیدگان خود را بدان دوختهاید، پدید نمیآید، مگر بعد از ناامیدی. نه به خدا سوگند آنچه چشمان خود را به آن دوخته اید، آشکار نمیگردد؛ مگر اینکه غربال شوید. نه به خدا سوگند کسی که شما چشم به او دارید، نمیآید؛ مگر بعد از اینکه از هم امتیاز داده شوید. نه به خدا سوگند امری را که شما به آن چشم دوختهاید، به وقوع نمیپیوندد تا آنکه شقّی از سعادتمند معلوم شود».
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.